عاشقت بودم و ديوانه حسابم کردی
آشنا بودم و بيگانه خطابم کردی
گفته بودم چو بيايی غم دل با تو بگويم
با نگاه عاشقت مست مستم کردی به می و جام و سبو باده پرستم کردی
.
چه بگويم، که غم دل برود تا تو بيايی!
مرا اینگونه نگاه نکن دل من پر از
سکوت است سکوتی که اگر نمایان شود
عالمی را به آتش می کشد در پس پوسته ی
حرفهای من سکوتی پر معنا نهفته است صدها جلد کتاب
یک دقیقه آن است و در تاکستان ابدیت یک شاخه انگور دارد
شرابی که از آن افشرده ام دنیاییی را مست میکندودیگری را می کشد
مرا رها مکن
.
بغض عشق
با سکوت زیرکانه منو فریاد زدی
با چشات دوست دارم رو تو گوشم داد زدی
الهی الهی تا نفس تو سینه هست
بمونی برای من
تا دنیا هست دوست دارم
در وفا و
صفا می ستایمت
javahermarket |